بارادباراد، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

روزهای زندگی با تو...

نشستن

جیگر مامان این ماه یعنی هفت ماهگی ماه شلوغ و پر ماجرایی برای شما بود . اول از همه اینکه ۲تا مروارید خوشگلت در اومدن و دقیقا چند روز بعد  یعنی ۸ اردیبهشت شما برای اولین بار خودت به تنهایی نشستی . وای کوچولوی من وقتی میشینی اینقدر ناز و کوچولو هستی که آدم دلش می خواد بخورتت. در همین حین هم داری تمرین میکنی از حالت سینه خیز به حالت چهار دست وپا رفتن تغییر حالت بدی خیلی با مزست کارت .دو تا قدم هم بر میداری و بعد خسته میشی و میوفتی.  دیگه از کارات بگم کلا ماجرا جو شدی و همش مامان باید مواظبت باشه که اتفاقی خدایی نکرده نیوفته برات    تا میبینی کسی حواسش نیست با سرعت میری سمت میز تلویزیون و دست به دی وی دی و بقیه وسایل میزنی ، ی...
23 ارديبهشت 1393

اولین دندون

سلام عشق مامان پسر قشنگو مهربونم . عزیز دلم دو تا دندون در آوردی خیلی خوشگل شد ی. .دندون موشی من روز  ۵ اردیبهشت ماه که روز جمعه بود دیدیم دندونای سفیدو کوچولوی شما در اومدن یعنی شما چند روز بود از هفت ماهت گذشته بود و وارد ماه هشت زندگیت شده بودی، الهی من فدای خودت و اون دندونای خوشگلت بشم که از وقتی در اومدن همش وقتی داری شیر می خوری مامانو گاز می گیری و جیغمو در میاری اما همین که می خندی همه دردها از جونم میره بیرون عشق مامان. اون چند روزی که داشتی دندون در میووردی یکم بی تابی کردی و کلا غذا نمی خوردی، ما فکر میکردیم چون سرما خوردی داری بی تابی می کنی اما نگو اون مروارید های خوشگل شما دارن در میان . پسر نازم عاشقتم . 
23 ارديبهشت 1393
1